سامیار نفس مامان وباباسامیار نفس مامان وبابا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

****سامیار********

20 ماهگی

شروع یه ماهه جدیدیه ماهه تازه ازگذشت تولد نازنینم .نازنینی که 20 ماهه خونمونو پر ازشادی وسر مستی کرده .چه با خنده هایه شیرینش که با هر قهقش ما رو به خنده وادار میکنه و چه اون گریه هایه سوزناکی که اشکمونو در میاره ! دلبرک شیرینم 20 ماه شد ومن دو ساله که مادر بودن رو تجربه میکنم حش شیرینی که تا عمق وجودم ریشه زده ومن سرمستم از این عشق. چفدر زیباست دیدن لحظه به لحظه بزرگ شدن موجودی از جنس خدا پاک و مقدس . این روزا پسرکم بازی هایش هم رنگ دیگری دارد، رنگ شیطنت و بزرگی .ازمیزیکه من پشت مبل قایم کردم که از دستت در امان باشه بالا میکشی و خودت رو لبه مبل میرسونی و ..........پرتابی که با جیغه من و صدایه قهقهه تو به اخر نمیرسه ودوباره....
25 ارديبهشت 1392

نوروز 92

دوباره سال نو مبارک با اومدن ساله جدید ما هم دوباره برگشتیم !! امیدوارم دیگه امسال از تنبلی خبری نباشه!! اول از همه از سفره هفت سین امسال بگم که با تمام نقشه هایی که برایه زیبا چیدنش کشیدم سفره هفت سینمون تبدیل شد به یه سفره به قوله خاله سارا محقرانه که همش از ترس اینکه بهمش نریزی تمام شب خوابم نگرفت چون هیج جا در امان نبود از میز ناهارخوری و اپن اشپزخونه گرفته تا هرجا که فکرش رو بکنی پس ترجیح دادم یه میز کوچولویه سیار براش انتخاب کنم !! با این حال وقتی صبح چشمت بهش خورد همون میز سیارم به باد فنا رفت از پرتاب کردن سماقو گاز زدن سیب سرخ عید و گرفتن ماهیه بیچاره و فشار دادنش که بدبخت یه روزم نتونست دووم بیاره وله کردن سنجد وخلاصه...............
17 ارديبهشت 1392
1